از اینجا که من مینویسم ماه است
آخرین مه و نزدیک ترین ماه
حال ماه من خوب نیست
مگر میشود آسمانرا
هان
تو بگو مگر میشود
دل به آبیّش بزنی
به همه عشق را نشان بدهی
وین چنین جان به جان به جان بزنی
لیاس های حتی غمگین مایوسانه و شه آستین هایشان را به دست رخت می سپارند
تو
هنوز هم هستی
هرچند
با بی محنتیت زندگیم را به لجن کشیدی به قولی
او می آید 
و و میرود
او میمیرد
او می ماند که زنده است ولی مرده
من می مانم که میمیرم ولی زنده ام
برای حال آسمان هم که شده
برای همیشه کوله بارت را از خاطر من ببند
سال نو مبارک

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها